نمک پرورده. نمک پرورد، نوکر و خدمتکار. (ناظم الاطباء). رجوع به نمک پرورده شود، نمک آلوده. (آنندراج). نمک آلود. به نمک آغشته: دل است اینکه زخمش نمک پرور است دل است اینکه زهرش پر از شکّر است. ظهوری (از آنندراج)
نمک پرورده. نمک پرورد، نوکر و خدمتکار. (ناظم الاطباء). رجوع به نمک پرورده شود، نمک آلوده. (آنندراج). نمک آلود. به نمک آغشته: دل است اینکه زخمش نمک پرور است دل است اینکه زهرش پر از شکّر است. ظهوری (از آنندراج)